از آغاز پيدايش بشر يكي از دغدغه¬هاي ذهني انسانها بهبود توليدات حيواني بوده است. با رشد جمعيت جهان، نيازمندي تغذيه¬اي و بالاخص مصرف محصولات پروتئيني، افزايش يافته است. در دهه گذشته بهبود گستردهاي در صنعت پرورش طيور رخ داده كه دسترسي به اين مهم با كنترل دقيق جنبه¬هايي همچون تغذيه و مديريت (محيطَ، بهداشت و سيستمهاي پرورش) صورت پذيرفته است. در حال حاضر، پژوهش براي دسترسي به شرايط رفاهي مطلوب، به يك تمايل و گرايش جهاني در صنعت توليدات دامي تبديل شده است. هر چند گسترش جهاني و همه جانبه¬ي اعمال رفاه حيوانات يا بهبود آن همانند تعاريف و مقياسهاي سنجش آن به بحث و چالش روز تبديل شده و نظرات مختلفي در اين مورد پديد آمده است ولي مشخص شده كه شرايط نامناسب جايگاه پرورش طيور بطور مستقيم باعث كاهش توليد خواهد شد. خود اين اثر در نتيجه نقض فاكتورهايي همچون بهداشت و رفاه مي باشد. هنگاميكه شاخص آسايش گله در گلههاي طيور براي آنفولانزاي فوق حاد پرندگان در دهههاي اخير رعايت نشد، اين ناهنجاري بسرعت گسترش يافت و به يك معضل جهاني تبديل شد. به عبارت ديگر نمادهايي در الگوها يا پاسخ هاي رفتاري يافت شده كه امكان تامين و ارزيابي دقيق رفتارها را ميدهد. ممكن است براي دستيابي به اين سطح از رفاه نيازمند بكارگيري تكنولوژيهاي نوين براي بررسي جنبه¬هاي مختلف آن باشيم.
اهليسازي حيوانات در راستاي بهبود مصرف خوراك و افزايش رشد جزيي از مسايل مربوط به پيشرفت صنعت كشاورزي متناسب با فعاليتهاي نوع بشر ميباشد و در طول ساليان متمادي متناسب با پيشرفت بشر تغييراتي در گونههاي حيواني و سيستمهاي پرورش آنها رخ داده است. پرورش مناسب بهمراه تامين جنبههاي گوناگون موثر بر تامين رفاه حيوانات، همواره در دورههاي مختلف تاريخي يكي از دغدغههاي پرورشدهندگان بوده است. بطوريكه بر روي صفحات پاپيروس اطلاعاتي مربوط به چهار هزار سال قبل يافت شده كه حاوي اطلاعاتي ويژه براي مراقبت و نگهداري حيوانات اهلي بوده است. ماسچيو (2006) نيز يكسري قوانين و مقررات مربوط به حفظ و تامين رفاه براي حيوانات اهلي مربوط به رمزهاي حمورابي را توصيف نمود. بعلاوه يكسري از موعظهها و آموزههاي بودا نيز در ارتباط با حفظ اين جنبه از زندگي حيوانات ميباشد. فيثاغورث نيز از جمله افرادي است كه بر رعايت حقوق حيوانات تاكيد نموده است. پيشرفتهاي قابل ملاحظه¬اي در رابطه با افزايش توليد محصولات پروتئيني طيور و ديگر دامهاي اهلي طي 50 سال اخير رخ داده و توسط گروهي از محققين نيز گزارش شده است )كاست، 1981؛ آلبرايت، 1986). بعنوان مثال، در ايالات متحده آمريكا طي اين دوره ميزان توليد تخممرغ به دو برابر افزايش يافت با وجوديكه ميزان خوراك مصرفي به ازاي توليد هر تخممرغ به ميزان 50 درصد كاهش يافت. دراثر چنين بهبودي در توليد تخممرغ و كاهش در خوراك مصرفي، هزينه تخممرغ براي مصرفكننده تا سال 1925 تنها در حدود 40 درصد افزايش داشت، كه به طور قابل ملاحظهاي كمتر از افزايش قيمت وسايل و تجهيزات ديگر ميباشد (آلبرايت، 2006). بعلاوه چنين گرايشي در توليد گوشت گاو و طيور و توليدات لبني نيز رخ داد. فاكتورهاي زيادي در پيشرفتهاي حاصل شده دخالت داشتند كه از آن ميان ميتوان به روشهاي قوي انتخاب، اكتشافات پيشرفته، مكانيزه كردن مزارع، بهبود در ايجاد تعادل تغذيهاي بين مواد مغذي و جلوگيري از بيماريها اشاره نمود. استفاده بجا و مديريت روشنايي و كنترل دماي جايگاه از پديد آمدن تغييرات شديد هوا جلوگيري مينمود و اجازه كنترل نيازهاي دورههاي نوري را براي اعمال تحريك رشد و توليدمثل در اختيار پرورشدهندگان قرار ميداد. ضمناً در دهه 90، برخي محققين عنوان نمودند كه توليدات جوجههاي گوشتي و مرغان تخمگذاري كه در سيستمهاي صنعتي پرورش يافتهاند در صورت رعايت و تامين آسايش و رفاه آنها به مقدار بيشتري افزايش مييابد (باسيتانلي، 2001؛ هير و همكاران، 2002). اطلاعات مطالعه توليدي از پرندگان پرورش يافته در سيستمهاي متداول با پرندگاني كه بصورت آزاد پرورش يافتهاند درجدول 1نشان داده شده است. ليما و ناس (2005) تفاوتهايي را بخصوص در مورد وزن كشتار دوگروه پرندگان، گزارش كردند.
اگرچه واضح و مشخص است كه طيوري كه تحت شرايط بسته پرورش يافتهاند، به نسبت ميزان مرگ و مير كمتري را نشان ميدهند (جدول 2). بعلاوه، مشخص شد كه مشكلات و ضايعات مربوط به پا در پرندگاني كه تحت سيستم پرورش بسته نگهداري نميشوند كمتر اتفاق ميافتد.
پرورش طيور تحت سيستم بسته يا نيمه بسته شرايطي را مهيا مينمايد تا پرورش دهنده بهتر بتواند رفاه و آسايش گله را تامين نمايد و هنگاميكه اين شاخص در گلههاي طيور براي آنفولانزاي طيور رعايت نشد اين ناهنجاري بسرعت گسترش يافت و به يك مسئلهي بينالمللي تبديل شد.
تعاريف و مفاهيم رفاه
يك توافق كلي پيرامون تعاريف و مفاهيم رفاه حيوانات وجود دارد و آن برقرار شدن تعادل ميان حيوانات و محيط پيرامونشان است. در عمل، مورد مذكور به عنوان فاكتور تامينكننده¬ي كافي سلامت و راحتي حيوان در نظر گرفته ميشود، به گونهاي كه استرسهاي پيرامون را تا حد ممكن كاهش دهند. در مجموع، چنانچه جايگاه پرورش طيور گوشتي به اندازه كافي مناسب نباشد، توليد آن دچار نقصان ميگردد. اين موارد منجر به آن ميشوند كه تصور كنيم رفاه، سلامت و توليد ارتباط نزديكي با يكديگر دارند.
داوكينز (2003) نگرانيهاي مربوط به رفاه حيوانات را در قالب دو سوال مطرح نمود؛
1- آيا حيوانات بصورت سالم زيست ميكنند؟
2- آيا بصورت دقيق و حقيقي به مواردي كه نيازمند آن هستند دسترسي دارند يا نه؟"
پاسخ به سوال اول به آساني امكانپذير ميباشد اما براي پاسخ دادن به سوال دوم نيازمند آشنايي با علوم مختلف اعم از علوم دام، فيزيك و دامپزشكي ميباشيم.
رفاه، قوانين و حقوق
اولين قوانين مربوط به رفاه حيوانات توسط محققين دانشگاه ايالت ماساچوست در سال 1641 تدوين گشت. بر اساس اين قانون "هيچ فردي حق ندارد فعاليتهاي تنشزا يا بيرحمانهاي را در قبال حيوانات انجام دهد"كه اين مورد وظايف انسانها را در قبال حيوانات يادآور مي شود. در سال 1978، سازمان يونسكو آييننامه جهاني مربوط به حقوق حيوانات را منتشر نمود كه در اين متن حقوق تمام حيوانات با جزييات مربوط به آن مشخص شده است. در اين سند شرايط پرورش و نگهداري و كيفيت اين اعمال براي ممانعت از تنش و استرس بر حيوانات عنوان شده بود.
ارزيابي رفاه
رفاه حيوانات به كيفيت درك محيط توسط حيوانات بستگي دارد كه نه تنها جنبههاي فيزيكي محيط را در بر ميگيرد بلكه جنبههاي اجتماعي را نيز شامل ميشود. ميتوان چندين شاخص مربوط به رفاه را جهت ارزيابي آسايش بكار برد، بعنوان مثال سلامتي (مرگ و مير، تحرك و سطوح آسيب پذيري)؛ مديريت (نوع سيستم پرورش)، پاسخهاي فيزيولوژيكي نسبت به تنش (نرخ تنفس، دماي بدن، تنوع و تفاوت در سطوح كورتيزول( و كيفيت گوشت نهايي )چويلون، (2000. اگرچه پاسخ هاي رفتاري غالباً در ارتباط با شاخص هاي بهبود حيوانات است، همچنين ممكن است كيفيت بيان بهبود در رفاه حيوانات از طريق آوانگاري تحت مديريت معين و ويژه يا موقعيت هاي محيطي خاص ايجاد شود (لي نيندر و همكاران، 2004). بر اساس نظر محققين، تحت نظر گرفتن حيوانات جهت ارزيابي آسايش دربرگيرنده طيف وسيعي از معيارهاي آزمايشي است و براي نمونه شامل تكنيكهاي پرورش مرتبط با پاسخهاي خاص اندازهگيري شده، مثل آوانگاري، كيفيت بيان و غيره ميباشد.
مطالعه گونه¬هاي اوليه طيور سازگارشدن اين حيوانات با دامنه گسترده¬اي از تغييرات محيطي را نشان مي¬دهد. هردو فاكتور تركيب طيفي و شدت عمل در بروز عادت ها، بر در دسترس بودن و كيفيت اطلاعات واقعي در مورد محيط و نوع خوراك تاثير مي گذارد. هنگاميكه طيور تولك ميروند، روابط حائز اهميت ميان اين دادهها تغيير مي كند. بنابراين در طراحي شاخصهاي مربوط به نور محيطي جايگاههاي پرورش طيور بايستي بر روي مشكلات موجود در گلههاي كوچكي كه بصورت آزاد پرورش مييابند، تمركز نمود.
وجود يا عدم وجود نور طبيعي در جايگاهها بايستي بعنوان يك مشكل اساسي در نظر گرفته شود؛ پري اسكات و واتز (2001) پيشنهاد كردند كه كيفيت نور و شدت نور در سالنهاي پرورش طيور بايستي:
موجب تحريك سطوح بالاي توليد و توليدمثل گردد همچنين باعث بهبود جنبه هاي طبيعي ومورفولوژي مشاهدهاي در طي دوره پرورش گردد و به پرنده امكان بروز رفتارهاي بينابيني كه مقدمه اي بر بروز رفتارهاي سودمند پرنده هستند را بدهد.
ممكن است اين نيازها با شاخصهايي كه در پرورش عملي بكار ميروند متفاوت باشند؛ بگونهاي كه بطور طبيعي از نور سفيد با شدت يكنواخت درون سالنهاي پرورش ميتوان استفاده نمود. روشي جديد براي جايگاههاي پرورش گروهي طيور استفاده از منابع روشنايي (نور براق) در نزديك آبخوري ها و دانخوريها و در نظر گرفتن منطقهاي تاريك براي استراحت ميباشد؛ در صورتيكه پرتوافكني مخصوص ميبایست براي مرغان مادر و بوقلمونها تامين گردد (پري اسكات و واتز، 2001).
بكارگيري آوانگاري بعنوان شاخصي براي ارزيابي رفتار
در مجموع، توليدكنندگان مجرب قادرند با شنيدن و گوش سپردن به آوا و صوت پرندگان در طول دوره پرورش سطوح تامين شده ي رفاه گله خود را تخمين بزنند. اندازهگيري آواي حيوانات ممكن است منبع قابل اعتماد پاسخ به حالات احساسي آنها يا الگوهاي رفتاريشان باشد (موليگان و همكاران، 2002). در حقيقت مزيت مطالعه و بررسي آوانگاري حيوانات به برخي پيشرفتها و خيلي از مسايل ديگر مربوط ميشود. در نهايت بسته به اطلاعات حاصل از الگوهاي رفتاري حقيقي ميتوان تغييرات مطلوبي را در شرايط محيط پرورش ايجاد نمود.
تكنيكهاي جديد اندازهگيري و آناليز صدا امكان دستهبندي صداهاي خاص را با دقت و صحت زياد امكانپذير نموده است. در اين ميان چالش اصلي مربوط به فهم معاني گوناگون اصوات و صداها ميباشد كه تحت شرايط متفاوتي بروز مييابند، مثل ترس، درد و غيره. مانتيوفل و همكاران (2004) بعد از چندين بار آزمايش براي كاهش خطاهاي آزمايشي، توانستند صداهاي خاصي را كه از پرندگان تحت شرايط مختلف ايجاد ميشود، دستهبندي نمايند.
در مجموع جوجهها داراي خزانهاي از صداهاي مختلف هستند. بطور تقريبي 30 صداي مختلف در ماكيان بالغ و جوان بوسيله چندين تن از محققين تشخيص داده شده است (ونريچ، 1981). مطالعات اخير بكارگيري صداهاي مدرن در برگيرنده آناليزهاي عددي اندازهگيري شده در موقعيتهاي ويژه است و چنانچه در ارتباط با پارامترهاي شناخته شده مورد بررسي قرار گيرند امكان دارد بعنوان معيارهايي براي سنجش و ارزيابي رفتار در نظر گرفته شوند. بعنوان مثال، مرغان مادري كه قادر به تخمگذاري در آشيانه شان نيستند، طي سه روز متوالي آواها و صداهاي متفاوتي را نسبت به روزهاي ديگر كه به طور طبيعي عمل تخمگذاري را انجام ميدادند، نشان ميدهند. همچنين عقايدي در مورد اينكه محيطهاي سرشار از استرس ممكن است تغييراتي در صحت و دقت آوانگري ايجاد نمايند، وجود دارد (زيمرمن و كوئن، 1998).
در مطالعهاي روي ايزولهنمودن لگهورن سفيد (12 روزه) مشخص شد كه جنبههاي فيزيكي صداهاي تنشزا تحت تاثير انرژي مصرفي قرار دارند و زمانيكه پرندگان در قفس قرار گرفتند فركانس اين آواها به 4/0 ثانيه رسيد (ماركس و همكاران، 2001). نوع ديگري از آواها هنگاميكه پرنده¬ها در يك قفس در كنار هم قرار گرفتند، بروز يافت. در پرندگان مسنتر يكسري اصوات و آواهاي خاص در هنگاميكه آنها احساس گرسنگي و ترس از ديگر پرندگان را داشتند، بروز يافت (ايوانز و ايوانز، 1999).
آناليزهاي رفتاري بعنوان شاخصي براي تعيين ميزان رفاه
در گذشته رفتار حيوانات صرفاً بعنوان تحركات ناشي از فعاليتهاي ارگانيسمهاي زنده تعريف ميشد. هرچند يكسري از پاسخها، مثل سيگنالها در شكل صدا و صوت، تغيير در رنگ و بو و توليد، امكان دارد بعنوان حالت حيوان در نظر گرفته شود ولي بطور قطع بعنوان حركت و جنبش حيوان محسوب نميشود (كاستا، 2003).
يكي از روشهاي سنجش و ثبت پاسخهاي رفتاري خاص استفاده از دوربين ميباشد كه بر بروز رفتارهاي نرمال از جانب پرندگان تاثير منفي بجاي نميگذارد. آناليز رفتارهاي پرندگان بر اساس تصاوير يكي ديگر از روشهاي تحقيق در اين زمينه ميباشد. تصاوير ميتوانند در ثبت لحظهلحظه رفتار و حركات پرندگان (اعم از حركت، عكسالعمل نسبت به تهويه، ازدحام و غيره) بكار روند و بخوبي سطوح متفاوت حركت و جنبش را در بخشهاي مختلف جايگاههاي پرورش طيور مورد بررسي قرار بدهند. در نظر گرفتن حركات پرندگان بدينوسيله ميتواند ضعفهاي مديريتي در مورد خوراك دهندهها، آبخوري ها و توزيع مناسب آنها و گردش هوا و تهويه را روشن نموده و به مدير در برطرف نمودن آنها كمك نمايد.
براي تحقيق در مورد بيزاري پرندگان از تراكم آمونياك در محيط پرورش با بكاربردن دوربينهاي فيلمبرداري واتز و همكاران (2002) نشان دادند كه يك ميل برتري براي برقرار نمودن ارتباط اجتماعي بر تمام مطلوبيتهاي فردي براي دسترسي به هواي تازه غلبه ميكند. ممكن است قرار گرفتن در معرض گاز آمونياك طولاني مدت سلامت پرندگان را با خطر مواجه سازد. در نهايت اين محققين به اين نتيجه رسيدند كه جايگاههاي پرورش طيور با تراكم بالا امكان انتخابهاي كوتاه مدت را از پرندگان سلب مينمايد.
از قرار معلوم، اجداد ماكيان امروزي در تراكمهاي بالا پرورش نيافتهاند و با غلظتهاي بالاي گاز آمونياك مواجه نبودهاند و بنابراين مكانيسمهاي بدن آنها نتوانسته با غلظتهاي بالاي اين گاز سازگاري پيدا كند. بنابراين مزارع پرورش طيور داراي واكنشپذيري كمتري نسبت به تامين هواي تازه براي سالنهاي پرورش ميباشند. همين محققين در آزمايش ديگري به بررسي اثر متقابل شدت نور و غلظت گاز آمونياك پرداختند، كه يافتههاي آنها در جدول 3 ثبت شده است آنها نتيجهگيري كردند كه انتخابهاي اتمسفريك حيوانات پرورش يافته ميتواند بوسيله روش نمونهگيري آشكار شود، كه براي تركيبات ديگر موجود در محيط پرورش حيوان اعم از دما و نور نيز مناسب ميباشد. لازمه اين اعمال آشنايي با مكانيسمهاي رفتاري و فيزيولوژيكي حيوانات ميباشد تا بخوبي توان تحريك براي بدست آوردن هواي تازه را داشته باشد. در هر تحقيق نيز از حسگرهاي الكترونيكي استفاده شده و تنظيمات تجاري براي ثبت رفتار حيوانات بكارگرفته شد و بدين صورت اطلاعات جمعآوري گشت.
بدليل تغيير در نيازهاي رفاهي حيوانات، ضروري ميباشد تا تكنولوژيهاي سنجش و ارزيابي رفتارها و مسايل مربوط به رفاه نيز به خوبي متدلوژي وابسته به آن توسعه و بهبود يابند. در اين رابطه چندين محقق پاسخهاي رفتاري حيوانات را به منبع اطلاعاتي رفتار آنها جهت ارزيابي مورد مطالعه قرار دادهاند (بيزراي و همكاران، 2002؛ استوز و همكاران، 2002). هنوز هم ارزيابي رفتار و سنجش سطح رفاه پرندگان در مراحل مقدماتي قرار دارد بگونهاي كه اين تكنيكها و آناليزهاي مربوط به آنها در تعيين درجات مختلف استرس و فشارهاي وارد بر طيور دچار نقض ميباشند. پرندگان تحت استرس گرمايي فعاليت خود را براي رساندن دماي بدن خود به حدود دماي سطوح نگهداري كاهش ميدهند. هنگاميكه استوز و همكاران (2003) در مورد رفتارهاي پرخاشگرايانه مرغان تخمگذار با وزنهاي مختلف و در اندازه گروههاي مختلف مطالعاتي انجام داد، حس رقابت را در مورد بدست آوردن خوراك و اثر منفي كه اندازه گروه بر واكنشهاي پرخاشگرايانه داشت، ملاحظه نمود. اولسن و همكاران (2002) نشان دادند كه رفتار حمام گرد و خاك در جوجهها جزيي از فرايندهاي اجتماعيشدن ميباشد كه بطور معمول و همزمان شده بوسيله يك حيوان پيشرو آغاز شده و سپس توسط باقي گله تكرار ميشود. رفتار حمام گرد و خاك توسط محققين ديگري نيز مورد بررسي قرار گرفته و بعنوان رفتاري جهت بررسي و ارزيابي رفاه پرندگان گوشتي پرورش يافته در جايگاههاي بسته محسوب شده كه البته تا حدودي زيادي به جنس بستر سالن پرورش بستگي دارد.
همچنين ممكن است برخي پاسخهاي رفتاري خاص موجب افت توليد شوند؛ بعنوان مثال تميز كردن بيش از حد نوك ممكن است موجب آسيب و تخريب پرها گردد. ايچر و چسلر (1997) دريافتند كه جنس بستر جايگاه پرورش طيور ممكن است بر روي رفتارهاي اكتشافي و حمام گرد و خاك طيور اثر بگذارد. براساس اين نتايج مشخص شد كه افزايش رفتارهاي اكتشافي موجب كاهش رفتارهاي مربوط به آرايش و تميز كردن پر و بال ميگردد.
پيچيدگي محيط دروني ساختمان پرورش طيور بوسيله ماريا و همكاران (2004) مورد مطالعه قرار گرفت و نتايج نشان داد كه كاهش فعاليتهاي تحريكي بخاطر شرايط استرسي محيط پرورش منجر به وقوع لنگش در طيور ميشود.
در نهايت گراوز (1982) رفتار را بعنوان پنجرهاي ميان ارگانيسم زنده و محيط پيرامون آن توصيف نمود، بطوري كه اقليم و متغيرهاي اجتماعي ممكن است تاثيري مثبت يا منفي از لحاظ مكانيسمهاي زيستي، مورفولوژيكي و يا فيزيولوژيكي بر جاي بگذارند. فهم پاسخهاي رفتاري ممكن است ارتباطات موثري ميان محيط پرورش و خود حيوانات برقرار نموده و بطور حقيقي كاهش توليد را تحريك نمايند.
نهايتا اينكه حقوق، آسايش و رفاه حيوانات داراي جنبههاي متنوع زيستي، اجتماعي، فلسفي، احساسي، فرهنگي، حقوقي و وجوه سياسي ميباشد. حدود يكصد سازمان براي بررسي و كنكاش پيرامون اين مفهوم مشغول فعاليت ميباشند و دامنه فعاليت آنها از حقوق حيوانات آغاز شده و مسايل مربوط به پرورشدهندگان را در بر ميگيرد. با اين وجود هنوز هم جريان رفاه حيوانات بوسيله چندين كشور بزرگ صادركننده محصولات پروتئيني طيور به طور جدي رعايت نميشود. امروزه، ضروري است تا حقوق حيوانات با نيازهاي تجار و مصرفكنندگان ارتباط متقابل بيشتري داشته باشند و فاصله ميان آنها كاهش يابد و در آينده نزديك برآيند اين مفاهيم منجر به توليد مطلوب و بهينه محصولات دامي (بالاخص فرآوردههاي پروتئيني حاصل از طيور بصورت متناسب با رشد جمعيت جهان) گردد.