نوشته: شنبه 31 خرداد 1393 ساعت: 0:09 نویسنده: مدير سايت
کلام اول

به نام خداوند جان و خرد

دوستان عزیز ، مرغداران محترم و سایر مخاطیان گرامی سلام و ارادت

با رسيدن بهار، طبيعت رداى سبز بر تن مي‏کند. چکاوک‏ها، هزار دستان و قمريان، نغمه‏ها و سرودهاى فرح‏بخش و تازه سرمي‏دهند و انسان‏ها را به مهرورزى، گره‏گشايى و هم‏گرايى فرا مي‏خوانند. بهار، پيام‏آور عشق و رويش است و موسم سرور و آشتى و به همين خاطر است که خواستنى است و با آمدنش دل‏ها سرشار از سرور و جان‏ها معرفت مى‏يابد.

بهار، پيام‏آور تعادل است و اينکه در سايه تعادل، زندگى زيبا مي‏شود. با ديدن بهار، رحمت و محبت خداوند را به ياد مي‏آوريم. در اينکه چشمه مهر ايزد همواره به سوى آدميان و همه موجودات، سرازير است و ما اگر او و نشانه‏هايش را فراموش کنيم، او هرگز ما را فراموش نمي‏کند و با دگرگونى فصل‏ها نيز به جلوه‏گرى قدرت بي‏پايانش مي‏پردازد تا شايد دلى به ياد او افتد و به شوق او بتپد و بر اثر تماشاى جلوه‏هايش، اشک شوق از چشمى جارى شود.

اساسا جهان هستى، آينه‏دار خداست و جمال پروردگارش را به تماشا گذاشته است. به تعبير زيباى حافظ:

مراد دل ز تماشاى باغ عالم چيست؟

به دست مردم چشم، از رخ تو گل چيدن،

********

بهار نيز يکى از باشکوه‏ترين جلوه‏هاى خدا در جهان هستى است که مي‏توان با تماشاى آن، نقبى به عالم معنا زد و راهى به سوى خدا يافت و جمال پروردگار را به تماشا نشست. چه زيبا سروده است، سعدى شيرازى:

بامدادى که تفاوت نکند ليل و نهار

خوش بود دامن صحرا و تماشاى بهار

بلبلان وقت گل آمد که بنالند از شوق

نه کم از بلبل مستى تو بنال اى هشيار

آفرينش همه تنبيه خداوند دل است

دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

خبرت هست که مرغان سحر مي‏گويند

آخر اى خفته! سر از خواب جهالت بردار

********

  • کلیدواژه ها: کلام اول
  • طبقه: شماره چهل و یکم بازدید: 7117

    
    ارزیابی مطلب فوق:


    آگهی های متنی