نوشته: دوشنبه 16 اسفند 1389 ساعت: 0:29 نویسنده: مدير سايت
سخن اول

دوستان عزيز سلام

اميدوارم هر كجا هستيد در پناه خداي يكتا با اميد به فرداهاي روشن زندگي كنيد. در دنياي امروز همه به دنبال عنصري گمشده به نام آرامش مي گردند. برای کسانی که تشویش و نگرانی، حزن و اندوه، و بیم و هراس را تجربه کرده اند و با آن دست به گریبان بوده اند، آرامش، گوهری گران بهاست.

آرامش، یعنی نبود تشویش و اضطراب و دلهره؛ آرامش یعنی رهایی از حزن و اندوه و بیم و هراس؛ آرامش یعنی برخورداری روح و جسم از اطمینان و ثبات و استقرار و سکون...

برخورداری از آرامش روانی، عامل مهمّی برای تسهیل در پیش گرفتن رفتارهای سازگارانه است. شاید همین اصل، منشأ این توصیه باشد که «باید در شرایط بحرانی به عنوان مهم ترین نکته، آرامش و خونسردی خود را حفظ کرد»؛ چرا که به هنگام اضطراب ، سیستم تصمیم گیری و واکنش انسان، مختل می شود. انسان های بزرگ، مشکلات بزرگ نیز داشته اند؛ ولی در برابر آنها خود را نباخته و توانسته اند با سرپنجه تدبیر، اراده، ایمان، صبر، تلاش و مبارزه، در برابر بزرگ ترین مشکلات و سخت ترین بحران ها بایستند و راه خود را به سوی اهداف بزرگ خود باز کنند و بپیمایند. این انسان ها در مقابل مشکلات و ناملایمات، زانو نزده اند و بیمارگونه ناله نکرده اند؛ بلکه سرافرازانه با کمال قوّت و قدرت و در نهایت سلامت و اقتدار، در برابر هر مشکلی مناسب ترین راه حل را پیدا کرده و پی گرفته اند. اگر قرار بود که انبوه مشکلات و بزرگی مصائب آنان را از پا بیندازد، هرگز حماسه ای پدیدار نمی گشت و اسطوره ای پا نمی گرفت و قهرمانی خلق نمی شد.

در منابع اسلامی بسیار به این مضمون برمی خوریم: آنان که به ساحل امنیت و آرامش و ایمان رسیده اند از دو چیز در امانند: یکی بیم و دیگری اندوه (لاخَوفٌ َعلیهِم و لا هُم یَحْزَنُون)

معمولاً انسان مضطرب، به دلیل این که از نظر سازمان روانی، به هم ریخته است، انسانی است متزلزل و تزلزل، پایه سازِ بیم و هراس است. انسان هنگامی می ترسد که در برابر خطری خود را تنها و رها شده بیابد و انسان متزلزل، از یک طرف، خود را هر لحظه در معرض سقوط می بیند و از طرف دیگر تکیه گاهی برای خود سراغ ندارد تا به آن تکیه کند و از افتادن خویش جلوگیری نماید؛ ولی انسانِ برخوردار از آرامش که آرامش خود را در سایه باور به تکیه گاهی مطمئن و پشتیبانی قدرتمند به دست آورده است و معتقد است که در همه جا و همه حال و همه وقت، خدا با اوست، دلیلی برای ترسیدن نمی یابد. غُصه و اندوه نیز از همین قرار است. انسان، هنگامی اندوهگین می شود که چیز عزیز و گرانبهایی را از دست بدهد و راه دست یابی مجدّد به آن را برای خود بسته ببیند؛ امّا انسان باورمندی که در سایه ایمان و باور به خداوندِ حکیم و قادر به آرامش رسیده است، می داند که حکیم، بدون مصلحت و حکمت، تصمیم نمی گیرد و قادر مطلق می تواند چیزی را که در برهه ای و به خاطر مصلحتی از دست ما رفته، جبران کند و خودِ آن یا بهتر از آن را به ما بازگرداند؛ پس چه دلیلی برای حزن و اندوه باقی می ماند؟!

اميدوارم خداوند حكيم به همه ما كمك كند تا بتوانيم به اين ساحل آرامش دست يابيم.

سيد ابراهيم اعلايي
مدير مسئول و سردبير

  • کلیدواژه ها: سخن اول
  • طبقه: شماره سی ام بازدید: 7769

    
    ارزیابی مطلب فوق:


    آگهی های متنی