الهي چه خوش روزگاري است روزگار دوستان تو با تو چه خوش بازاري است بازار عارفان در كار تو چه آتشين است نفس هاي ايشان در يادكرد و يادداشت تو چه خوش دردي است درد مشتاقان در سوز و شوق و مهر تو چه زيباست گفتگوي ايشان در نام و نشان تو.
اي سزاوار ثناي خويش اي شكر كننده ي عطاي خويش اي شيرين نماينده ي بلاي خويش رهي بذات خود از ثناي تو عاجز و به عقل خود از شناخت منت تو عاجز و به توان خود از سزاي تو عاجز.
مناجات نامه خواجه عبد ... انصاري